Wednesday, April 09, 2008

بررسی مطالب جام جم در مورد آئین بهایی

بررسی "خاطرات یک نجات یافته" ( ص 59 ویژه نامه ی ایام)




در جستار گشایی مقاله آمده است: " خاطرات خانم رئوفی ... نکات بسیار جالبی در افشای مواضع ضد اسلامی و ضد انقلابی تشکیلات بهائیت است"

توضیح 1: بهائیان مواضع ضد اسلامی ندارند و معتقدند که اساس ادیان الهی یکی است و اسلام یکی از بزرگترین ادیان الهی است. دیانت اسلام همیشه در آثار بهائی به بزرگی و هدایتگری یاد شده است. (این مطالب در خطابات همان کسی که خانم مهناز رئوفی احساس خوبی نسبت به او ندارند و عکس او را زیر پا له می کنند (یعنی حضرت عبدالبهاء)، به کرات در کلیساهای غرب ذکر شده است. ایشان بارها به اثبات حقانیت حضرت رسول اکرم و دیانت اسلام پرداخته اند. )

توضیح 2: در مورد مواضع ضد انقلابی باید گفت: در طی 28 سال نه جامعه ی بهائی و نه تشکیلات بهائی، هیچ حرکت سیاسی علیه انقلاب انجام نداده است و علی رغم همه ی اتهامات هیچ مدرکی دال بر همکاری های سیاسی و ضد انقلابی نه از این جامعه و نه تشکیلات آن به دست نیامده است. سوای تشکیلات و جامعه ی بهائی،هیچیک از افراد بهائی هم به انقلابی که خانه ی آنها را سوزاند، عزیزان آنها را بی خانمان کرد، موقعیت های کاری آنان را گرفت، امکان تحصیل فرزندانشان را سلب کرد، در مجامع عمومی و مدارس به ایشان و مقدساتشان توهین کرد، هیچ خصومتی و ضدیتی نشان نداده اند. بنابراین نمی توان گفت که جامعه، تشکیلات یا افراد بهائی مواضع ضد انقلابی دارند.



خانم رئوفی: " بهائیان دو دسته اند، دسته ای انسان های فریب خورده و ناآگاه که به دام افتاده و غافل اند و ... دسته ی دوم کسانی هستند که در راس تشکیلات بهائی قرار دارند و از سیاسی بودن این فرقه آگاهی کامل دارند اما برای حفظ موقعیتهای دنیوی و ریاست و حاکمیت بر یک عده ناآگاه حاضر به اعتراف نیستند و تا می توانند از وجود پیروان فریب خورده سوء استفاده کرده و از آنان هر گونه بهره ای بالاخص سیاسی و اقتصادی می برند."

توضیح: انتخابات بهائی دارای خصائص زیر می باشد:
1) هر ساله تجدید می شود.
2) همه ی افراد جامعه ی بهائی امکان انتخاب شدن در تشکیلات بهائی را دارند.
3) همه ی افراد در رای دادن آزادند.
4) انتخابات به صورت سری (هیچ یک از افراد از رای دیگری آگاه نیست)، عمومی (همه افراد می توانند شرکت کنند) و آزاد (هر کس می تواند به هر کسی که مایل است رای بدهد)، برگزار می شود.

با توجه به موارد فوق، طبقه ی خاصی به نام افراد تشکیلاتی (دسته ی دوم)، وجود ندارد و کسی در جامعه ی بهائی باقی نمی ماند که از کم و کیف جزئیات فعالیت های تشکیلات بهائی خبر نداشته باشد و امکان نگه داشتن یک دسته در بی خبری و سوء استفاده از ایشان وجود ندارد.



خانم رئوفی: "در بهائیت هر گونه تعصبی ممنوع است"

توضیح: به درستی در جامعه ی بهائی هر گونه تعصبی (بمعنای طرفداری از یک عقیده به قیمت نابودی عقاید دیگران) ممنوع است. چرا که تعصبات موجب اختلاف است چه وطنی باشد، چه دینی و چه ... ولی عدم تعصب با عدم غیرت یکی نیست. حضرت عبدالبهاء می فرمایند:

" ای احبّای الهی از رائحه تعصّب جاهلانه وعداوت و بغض عاميانه و اوهام جنسيّه ووطنيّه و دينيّه که بتمام مخالف دين اللّه و رضای الهی و سبب محرومی انسانی از مواهب رحمانی است بيزار شويد و از اين اوهامات تجرّد يابيد و آئينه دل را از زنگ اين تعصّب جاهلانه پاک و مقدّس کنيد تا بعالَم انسانی يعنی عموم بشر مهربان حقيقی گرديد و بهر نفْسی از هر ملّت و هر آئين وهر طائفه و هر جنس و هر ديار ادنی کُرهی نداشته باشيد بلکه در نهايت شفقت و دوستی باشيد شايد بعون و عنايت الهيّه افق انسانی از اين غيوم کثيفه يعنی تعصّب جاهلانه و بعض و عداوت عاميانه پاک و مقدّس گردد . روز بروز سبب الفت و محبّت در ميان جميع ملل شويد و ابداً در امور حکومت و سياست مداخله و تکلّم ننمائيد زيرا شما را خدا بجهت وعظ و نصيحت و تصحيح اخلاق و نورانيّت و روحانيّت عالم انسانی خلق فرموده . اينست وظيفه شماو عَلَيْکُمُ التَّحِيَّةِ وَالثَّنَاءُ ع ع " (1)

عدم تعصب با داشتن حب مغایر نیست. اتفاقا همه ی آثار دیانت بهائی بهائیان را به سعی و کوشش در جهت ترقی و تعالی وطنشان تشویق شده اند. مشکل این است که ما احساس می کنیم، حب و تعصب و غیرت یکی است و نتیجه می گیریم که اگر کسی چیزی را دوست دارد باید با غیر آن دشمنی کند، بغض داشته باشد، کینه بورزد، برعلیه آن قیام کند و نهایتا آن را نابود سازد. بهائیان ایرانی چون اعتقاد به وحدت دارند هم ایران را محترم می شمارند و آن را دوست دارند و هم هر کشور دیگری را به احترام یاد می کنند. (لازمه ی دوستی با یکی، دشمنی با دیگران نیست)



خانم رئوفی: "خیلی از خانم ها لباس های نازک می پوشیدند و ..."

توضیح 1: حدود پوشش در جوامع مختلف اسلامی متفاوت است. بعضی از فرق اسلامی، پوشش دست و صورت را ضروری نمی دانند و حال آنکه عده ای دیگر هرگز بدون روبنده و دست کش و پوشیدگی کامل اعضای بدن حتی پلک چشم ها، در مجامع عمومی ظاهر نمی شوند. آیا دست است کسانی که پوشش روبنده دارند بگویند: کسانی که پوشش روبنده ندارند مایلند تا زیبایی های صورت خود را به دیگران بنمایانند؟ آیا درست است در مورد خانمی که ابروهای خود را مرتب کرده (چنانچه در عکس خانم رئوفی دیده می شود)، بگویند قصد و غرض اشاعه ی امیال شهوانی دارد؟ به نظر می آید که این تعصب تا حدی می تواند شدت یابد که جنبه ی وسواس به خود بگیرد.

توضیح 2: افراد بهائی طبق تعالیم کتاب اقدس در انتخاب نوع پوشش خود آزادند. با توجه به این مطلب تشکیلات بهائی دخالت در امر پوشش که از امور شخصی محسوب می شود نمی کند. این مسئله کاملا جزو حقوق فردی محسوب می شود و البته اگر بهائیان مثل بقیه ی ایرانیان از قوانین جمهوری اسلامی ایران تخطی کنند، قطعا باید به مجامع قانونی پاسخگو باشند.

توضیح 3: عفت و عصمت و پوشش: در اینجا بحث اهمیت عفت و عصمت در دیانت بهائی مطرح می شود. در جای جای آثار بهائی در مورد اهمیت این فضیلت مطلب ذکر شده است. ذکر چند نکته در مورد آن ضروری است:

1) عفت و عصمت مربوط به همه ی انسانها، اعم از مردان و زنان است. در تربیت بهائی پسران و دختران هر دو به کنترل نفس و حفظ عفت و عصمت دعوت می شوند و کسانی از ایشان که تحت تعلیم و تربیت صحیح قرار می گیرند نمونه های بزرگ عفت و عصمتند. همانطوری که بسیاری از جوانان مسلمانان و مسیحیان و ... که از دوستان من می باشند، الگوهای بزرگی از کنترل نفس خود می باشند. در دیانت بهائی صراحتا اشاره شده که روابط جنسی بین زن و مرد تنها بعد از ازدواج و در چارچوب خانواده معنا دارد لذا جوانان بهائی قبل از ازدواج روابط جنسی با هیچ کس برقرار نمی کنند.

2) عفت و عصمت امری دائمی است و ربطی به مزدوجین و غیر مزدوجین ندارد چون یک فضیلت است.

3) آشنا و بیگانه می دانند که جامعه ی بهائی، جامعه ی اخلاقی است. پدران و مادران بهائی، اخلاق را از کودکی به فرزندان خود آموزش می دهند و بر آن اصرار دارند . حتی در جوامع غربی که بحث عفت و عصمت به این شیوه جزو مباحث اخلاقی مطرح نمی شود، برای والدین بهائی در جامعه ی غرب کما کان مرکز توجه قرار دارد.



خانم رئوفی: "اما در بهائیان اگر اعمال خلافی سر می زند برای این است که هیچ گونه مانع شرعی ندارد"

توضیح: حضرت عبدالبهاء در مورد عفت و عصمت می فرمایند: " عنداللّه امری اعظم از عصمت و عفّت نيست . اين اعظم مقامات عالم انسانيست و از خصائص اين خلقت رحمانی و دونِ آن از مقتضيات عالَم حيوانی " (2)



خانم رئوفی: " ... اسلام را نمی شود در مسلمانان جستجو کرد ولی بهائیت را در اعمال بهائیان می توان یافت"

توضیح: با توجه به بیان حضرت عبدالبهاء در مورد اهمیت عفت و عصمت خانم رئوفی باید توضیح بدهند نه بنده!



خانم رئوفی: " ارتباط با علما ممنوع!"

توضیح: در دیانت بهائی موضوع علماء و غیر علماء نداریم. این از نقاط قوت دیانت بهائی است که چه عالم و چه غیر عالم، همه ملزم به تحقیق و تحری دائمی حقیقت می باشند. بهائیان، از پیر و جوان، با سواد و کم سواد، آماده ی پاسخگویی در مورد اعتقاداتشان می باشند. اینکه هیچ کدام از علمای مسلمان حاضر به مناظره با بهائیان نمی باشند دلیل بر آن است که بهائیان توانایی اثبات ادعای خود را ندارند؟ اتفاقا امروزه حتی نوجوانان بهائی از عهده ی توضیح عقاید دیانت بهائی به خوبی بر می آیند.



خانم رئوفی: " زمانی که معلم مهد کودک بهائیان شدم، برنامه هایی که به من می دادند تا به بچه ها بیاموزم کاملا در راستای شستشوی مغزی آنان بود... کودکان را نسبت به اسلام و مسلمانان بدبین می کردند .... خرافات و اوهامی که ارمغان بهاء و عبدالبهاء بود "

توضیح 1: به تعبیری می توان گفت هر تعلیمی که به کودک داده می شود یک نوع شستشوی مغزی است چون جهتی برای او تعیین می کند. پس آیا می توان گفت که هیچ کس به هیچ طفلی هیچ تعلیمی ندهد؟ چرا که منتج به شستشوی مغزی آن طفل خواهد شد؟ شاید منظور شما از شستشوی مغزی شرکت در کلاسهای دروس اخلاقیه است که در آنها فضائل و کمالات انسانی به کودکان آموزش داده می شود.

توضیح 2: از نظر دیانت بهائی، دیانت اسلام یک دین الهی است. در آثار دیانت بهائی همیشه از حضرت رسول، حضرت فاطمه و ائمه ی اطهار به احترام یاد شده است. به ترتیبی که نوجوانان بهائی در بسیاری از موارد به دفاع از حضرت رسول اکرم در مقابل همکلاسان خود می پردازند. به طوریکه بعضا به آنها گفته می شود شما از ما مسلمانترید.

توضیح 3: کدام خرافات و اوهام؟ آیا منظورتان ایجاد صلح عمومی، تاسیس وحدت عالم انسانی ، ترک تعصبات نژادی، جنسی و وطنی، محبت و خدمت به همه ی هم نوعان و ... می باشد؟ کاش همه ی عالم به این اوهام (!) اطفال خود را تربیت می نمودند.

به امید آنکه این ویژه نامه به هر نیتی که انتشار یافته است، بتواند نهایتا عاملی برای بیان حقایق و روشن شدن اذهان عمومی در مورد تعالیم دیانت بهائی گردد.

------------------------------------------------------

1) مکاتيب حضرت عبدالبهاء، ج3، صص 153-154
2) بدائع الآثار، ج2، ص 268