Wednesday, April 09, 2008

بررسی مطالب جام جم در مورد آئین بهایی

طالب حقیقت باشیم


با عرض سلام حضور سردبیر محترم ومسئولین روزنامۀ جام جم

از اینکه همهء متحریان حقیقت رادعوت فرمودید که به عنوان فرد منصف و طالب حقیقت به مطالب روزنامه توجه نموده و قضاوت نمایند تا به حقیقت نائل شوند نهایت تشکر را دارم و به عنوان یک جوان 22 ساله بهایی خویش را موظف نموده به عنوان یک متحری حقیقت به تحقیق پردازم و دعا مینمایم سردبیر محترم ومسئولین گرامی روزنامهء جام جم هم فقط در حد شعار وسخن اکتفا ننموده و واقعا ًمروج تحری حقیقت و تحقیق عالمانه و منصفانه و بدون غرض ونفع شخصی باشند تا ایران مقدس، مملو از افراد آزاده، منصف، و محققینی عالم و طالب کمال وحقیقت و به دور از غرض مبغضانه و منفعت طلبانه شود. چرا که هدف همهء انبیاء و اولیاءحق چنین بوده و همواره دلالت به حق وحقیقت فرمودند. چنانچه امام علی (ع) می فرمایند: "اَلحَقُ اَوضَحُ سبیلِ"(1) (حق روشنترین راه است) و همهء پیروان خویش را آن امام بزرگوار تشویق و تمجید به ایجاد فضای حق پروری وحقیقت طلبی فرمودند چنانچه در حدیثی دیگر می فرمایند :"اَلتَعاوُنُ عَلی اِقامَةِ الحَقٌ اَمانَةٌ ودیانهٌ "(2) (همیاری کردن در برپائی حق،امانت ودیانت است )

حال من به عنوان یک جوان ایرانی آرزومندم که همهء ما نصایح و وصایای آن حضرت را جامهء عمل پوشانیم و واقعاً حق وعدالت ودیانت را علی گونه پیاده نمائیم .علی ای که حتی به دشمن خویش شهد می نوشاند و نهایت رأفت و عطوفت را مجری میداشت. حال انتظار میرود پیروان آن حضرت نیز با هموطنان خود که مروّج وحدت و محبّتند و به تعالیم و نصایح انبیاء ورسل و اولیای حق عمل می نمایند و هیچ گونه مخالفت و دشمنی با پیروان دیگر ادیان ندارند بلکه با آنان دوست بوده نیز همانگونه رفتار نمایند.


استفاده از تفاسیر درست

از جمله از مطالبی که دوستان و همکاران روزنامۀ جام جم بیان داشتند عدم تحقق رؤیای پرفسور بهائی بنام استنودکاپ بوده که به گفتۀ نویسندۀ جام جم«یکی از "عقل کل های"بهائیت در مغرب زمین که در سال 1325مقاله ای نگاشته و پیش بینی کرده که در سال 2001 میلادی جهان به تسخیر بهائیان درمی آید»(3) و نویسندۀ محترم گفتارهای این شخص را استناد قرار داده و گفته است که دیانت بهائی به هدفش نرسیده است و حتی هنوز هم به رسمیت شناخته نشده است. خدمتتان عرض کنم که نویسنده هیچ منبع و مرجعی را معرّفی نکرده است وصفحۀ مطالب گرفته شده ازمقالۀ استنودکاپ را هم معرفی نکرده است امیدوارم که سخنان استنودکاپ بگونۀ دیگر ترجمه نشده باشد و این مطلب ازبین مطالب مجله لااقل تحریف نشده و درست ترجمه شده باشد. اولاً جناب استنودکاپ یک فرد بهائی بوده که نظر شخصی خویش را اعلام داشته است ودر دیانت بهائی هم هر کسی آزاد است که عقیده و اندیشۀ خویش را بیان کند و ممانعتی در اظهار عقیده به عمل نمی آید چنانچه بیت العدل اعظم می فرمایند:
"....همانطور که افراد مختلف در استنباط منطقی از شواهد موجود متفاوت اند درفهم و کاربرد آثار مبارکه نیز میتوانند متفاوت باشند ...."(4)


پیشگویی نداریم

پیشگوئی های ایشان هم اگراین چنین بوده صرفا ًپیشگویی و نظرشخصی یک فرد بوده نه یک مرجع معصوم.وهیچ فردی هم در دیانت بهایی به گفتهءنویسندهءمحترم مجلهء ایام "عقل کل "نیست که دیگران به او تبعیٌت کنند . در دیانت بهایی در زمان مظاهر مقدسه وطلعات احدیه همهءامور زیر نظرآنان بوده و بعد از ایشان هم بیت العدل تنها مرجعی است که حکم جمعی وقانون تشریعی آن مورد اطاعت عموم بهائیان است .

دوم اینکه بهائیان معتقدند هر آنچه ارادهء الهی باشد همان متحقق خواهد شد و نیاز به پیشگویی وغیبگویی نیست، وعود الهیه به تدریج تحقق خواهد یافت. اگر با دیدهءبصیرت بنگریم تحقق وعود الهیه که در کتب آسمانی بشارت داده شده را خواهیم دید. از جمله مواردی که در کتب آسمانی به کرات آمده مخالفت و تهمت وافتراء به پیروان ادیان در سالهای اولیهء آن دیانت است. چنانچه در قرآن آیهء5 سورهء مومن میفرمایند: "وَ لَقَد هَمٌت کُلُ اُمٌةٍ بِرَسُولِهِم لِیَاخُذوهُ وَ جادَلُوا بِالباطِلِ لِیُدحِضُوا بِهِ الحَقٌ." (5) «و( به تحقیق) همت کردند همۀ امتها به رسولهایشان تا او را بگیرند و مجادله کردند به باطل تا او را از بین ببرند و حق را بپوشانند». "تا زائل نمایند بدینوسیله حق را" )و در جائی دیگر در سورۀ بنی اسرائیل آیۀ 80 می فرمایند:«سُنَّةً مَن قَد اَرسَلنا قَبلَکَ مِن رُسُلِنا ولا تَجِدُ لِسُنَتِنا تَحویلاً» (6) (سنّت و روش ما بوده است که فرستادیم پیش از تو از رسولان خود و هرگز نیابی برای روش ما تغییری) و این از سنتهای الهی است.

دیانت بهائی هم با وجود اینکه 164 سال از زمان ظهورش می گذرد دومین دین بعد از مسیحیت از نظر پراکندگی وگسترش در عالم به حساب می آید و در بسیاری از نقاط دنیا به رسمیت شناخته شده است، و فقط در ایران و بعضی از کشورهای اسلامی، به علت تعصبی که و جود دارد اجازه داده نشده تا پیروان این دین از حقایق موجود صحبت کنند و آن را به سمع هم وطنانشان برسانند. آیا مانع شدن از حقایق،نشان دهندۀ عدم وجود آن خواهد بود؟ کجا و چه هنگام از افراد بهائی خواسته شده از حق خود دفاع کنند و یا در مورد عقاید خود بنگارند و آن را در مجله یا رسانه های ارتباط جمعی به اطلاع عموم برسانند و رفع سوءتفاهمات نمایند؟ این اجازه هیچ وقت داده نشده، بلکه مطالبی که در ردّ افترائات و اکاذیب در مورد این آیین و پیروان آن نگاشته شده است هم از انتشار آن جلوگیری نمودند. و بهائیان همواره در برابر ظلم و ستم حتی ممانعت از بیان عقیده سکوت کرده و طریق مولای مهربان علی(ع) را که طریق محبت و عشق بوده نثار یاران نموده اند و هم آوا با حقیقت پروران ندای عدالت سر می دهند، چرا که آموخته اند همواره نقطه نظرگاهشان خلق و خوی حق باشد و روش وسلوکشان رضای حق، تا رحمت عالمیان و منقبت آدمیان گردند و مطمئن هستند ید قدرت الهی همواره سراج ایزدی را فروزان ومشتعل خواهدساخت حتی اگر تمام عالمیان برای خاموشی آن قیام نمایند.


تحقق تدریجی امور، سنت الهی است

بهائیان اعتقاد دارند که درتحقق هر امری سیر تکاملی جریانات خاصّ باید طی شود تا آن امر به وقوع بپیوندد و هیچ امری فوری، بی مقدمه ایجاد نخواهد شد این از قوانین الهی است. چنانچه در هنگام ظهور ادیان الهی، هر کدام از آنان در بدایت امر نتوانستند تمام و کمال آنچه را که از سوی پروردگار به آن مأمور شده اند متحقق سازند، بلکه به تدریج و در طی زمان و تربیت و آمادگی پیروان، بسیاری از اصول را ظاهر ساختند. نزول تدریجی قرآن کریم در طی 23 سال و یا رها شدن واستخلاص یافتن پیروان دیانت مسیح بعد از300سال از زیر ظلم و جور و تعدی، نشان از آن دارد که خداوند در همۀ اعصار سیر تکاملی خاصی را قرار داده است تا بنا به اقتضای زمان و نیاز مردمان و آمادگی آنان برای قبول امری ،آن را توسط فرستاده یا دوستانش اعلام نماید.
بنابراین انتظار نمی رود پیروانی که چنین اعتقاد راسخی دارند در طی 164سال از دورۀ هزار سالۀ دیانت خود انتظار تسخیر عالم را داشته باشند.

در آثار بهائی بیاناتی از صلح اصغر که مقدمۀ صلح اکبر است ذکر شده وهمچنین از سال 2000 وتحولات مهمی که بعد از آن درعالم به وقوع می پیوندد ، در پیامهای بیت العدل یاد شده است ولی هیچ گاه گفته نشده که جهان در این سال به تسخیر بهائیان در می آید.شکل گیری و ظهور صلح اصغر ،که مقدّمۀ صلح اکبر است و نهایتاً به ظهور تمدن الهبه در بسیط زمین می انجامد، جریانی تدریجی است و چنین هدف والائی رویدادی نیست که یک شب و به طور ناگهانی صورت پذیرد، مراحل شکل گیری آن سالهاست که آغاز گردیده و هر چه زمان پیش می رود ظهور و بروز آن بر ما نمایان تر می شود و تحقق بسیاری از این امور را در سالهای قبل از 2000و بعد از آن که نقش سازنده ای در تحقق وحدت عالم انسانی و صلح عمومی که هدف همۀ انبیا است و دیانت بهائی به طور خاص به آن تأکید کرده مشاهده خواهیم کرد ،البته اگر به دیده انصاف بنگریم.


شواهدی دالٌ بر حرکت جهان بسوی صلح

از جمله حرکتهای مثبت قرن بیستم در زمینۀ اتحاد ملل، ظهور و توسعۀ سازمانهای همکاری منطقه ای بوده، این حرکت یعنی گرایش مردم جهان بسوی منطقه ای شدن، که از نیمۀ دوم قرن بیستم آغاز گردیده موجب ایجاد و توسعۀ سازمانهای صلح دوستی و همکاری در این زمینه بین کشورهای منطقه شده است، که بعد از جنگ جهانی دوم ایجاد گردیده. از جملۀ این سازمانها، سازمان اتحادیۀ اعراب بود که در سال 1964 بازار مشترکی از کشورهای عرب، توسط معاهدۀ اتحادیۀ اقتصادی عرب به وجود آورد یا بازار مشترک اروپا که در سال 1999 واحد پول بین کشورهای عضو اروپائی را به واحد مشترک یورو تبدیل کرد.

از جملۀ تحولات مثبت دیگر آخرین دهۀ قرن بیستم که جهان را به سوی صلح هدایت کرد، سقوط کمونیسم بود که منجر به کاهش هزینۀ تسلیحات و جلوگیری از جنگ گردید. تحول دیگر لغو نظام تبعیض نژادی (آپارتاید) آفریقای جنوبی بود که یکی از شدیدترین اختلافات بین ملل شمال و جنوب را خاتمه داد. گسترش دموکراسی و حکومت قانون در کشورهائی مانند شوروی سابق، اروپای شرقی و کشورهای آفریقائی مانند نامبیا، اریتره و اتیوپی بود. تصویب قانون اساسی افغانستان با حضور نمایندگان اقوام و ملل گوناگون در آغاز سال 2004 و یا واقعۀ یازده سپتامبر2001 ویا کنفرانسی در مارس 2004 در مورد فاجعۀ اسپانیاویا تاسیس سازمان تجارت جهانی در سال 1995 که بسیاری از موانع تجارت بین المللی را برداشت ویاتصویب قانونی در فوریه 2004در فرانسه مبنی برستیز با تعصبات و صدها مورد دیگرکه روزانه در اخباررسانه های ارتباط جمعی مشاهده می کنیم ، حرکتهای مثبت ومنفی که در ماورای هریک ممکن است تصمیمات سیاسی دول، منافع مادی وسیاسی قوی نهفته باشد ولی پیامد های مثبت نیز داشته است از جمله اینکه بشر را به سوی همکاری ووحدت بیشتر پیش برده است و همه نشان از دگرگونی هائیست که عالم از سالها پیش دچار آن شده وهنوز هم درگیر آن است و به دنبال درمان و رهائی از همۀ مشکلاتی است که به آن دچار شده، و تظاهر آن راروزانه در تظاهرات ملل عالم جهت رهایی ازجنگ، مشکلات اقتصادی، و هزاران مسائل دیگر مشاهده میکنیم و همۀ این موارد چه مثبت و چه منفی نشان از تحقق وعود الهی در این دوران سرنوشت ساز دارد که بشر را بسوی تحقق وحدت عالم انسانی پیش می برد.


چارۀ جهان

دیانت بهایی برای تحقق روند سیر تکاملی به سوی وحدت عالم انسانی و حل مشکلات عالم راه حل های گوناگونی ارائه داده است چنانچه در دریای دانش حضرت بهاءالله میفرمایند :"از جمله اموری که سبب اتحاد و اتفاق میگردد و جمیع عالم یک وطن مشاهده میشود آنست که السن مختلفه به یک لسان منتهی گردد، و همچنین خطوط عالم به یک خط. باید جمیع ملل، نفوسی معیٌن نمایند از اهل ادراک وکمال، تا مجتمع شوند و به مشاورت یکدیگر یک لسان اختیار کنند، چه ازالسن مختلفهء موجوده و چه لسان جدید تازه اختراع نمایند و در جمیع مدارس عالم اطفال را به آن تعلیم دهند ..."(7)

و همچنین جهت آسایش عباد و راحت و سکون آنان وعمار عالم می فرمایند :" لابد ٌبر این است مجمع بزرگی در ارض برپا شود و ملوک وسلاطین در آن مجمع، مفاوضه در صلح اکبر نمایند و آن اینست که دول عظیمه برای آسایش عالم به صلح متشبث شوند و اگر ملکی بر ملکی برخیزد جمیع متفقاً بر منع قیام نمایند. در این صورت عالم محتاج مهمات حربیه و صفوف عسکریه نبوده ونیست ، الٌا علی قدر یحفظون به ممالکم وبلدانهم. اینست سبب آسایش دولت و رعیت ومملکت ...."(8)

وهمچنین در مورد تعدیل معیشت حضرت عبدالبهاء میفرمایند :"...این مسئلهء اقتصاد را باید از دهقان ابتدا نمود تا منتهی به اصناف دیگر گردد زیرا عدد دهقان بر جمیع اصناف اضعاف مضاعف است لهذا سزاوار چنانست که از دهقان ابتدا شود ودهقان اول عامل است در هیئت اجتماعیه. باری در هر قریه ای باید که از عقلاء آن قریه انجمنی تشکیل شود که قریه در زیر اداره آن انجمن باشد و تعیین گردد ودر وقت خرمن به معرفت آن انجمن از حاصلات عموم همچنین یک مخزن عمومی تاسیس شود و کاتبی مقادیری معین به جهت آن مخزن گرفته شود ....." (9) وتعالیم بسیاری که برای حل مشاکل عالم ارائه فرمودند که ذکر همهء آنها در این مقال موجب تطویل کلام وکسالت دوستان خواهد شد. دوستان میتوانند جهت آشنا شدن با بعضی از این تعالیم به کتاب "پیام ملکوت" تدوین موسسهءملٌی مطبوعات امری 130 مراجعه فرمایند.

به امید آنکه همهءمااز حرکت های مثبت و منفی عالم به حکمت های الهی پی ببریمو به درک حقایق نائل شویم. نه اینکه حقایق را تحریف نموده وتهمت وافتراءزنیم و خود را مومن ومخلص حق لقب دهیم به امید روزی که همهء ما دوستاران حقیقی حق باشیم نه دشمن آن.


--------------------------------------------------------------------

منابع ومراجع

1-دوهزار حدیث از:حضرت علی (ع).ترجمهءجواد جانفدا ص 61
2-دوهزار حدیث از:حضرت علی(ع).ترجمهءجواد جانفدا ص114
3-ویژه نامهءایام جام جم ص61
4- تحقیق وتتبع ،بیت العدل اعظم ص51
5-قرآن کریم سورهءمومن آیهء5
6-قرآن کریم سورهءبنی اسرائیل آیهء80
7-دریای دانش ص17
8-دریای دانش ص16
9-پیام ملکوت ص135 و136
10- و همچنین پیام بهایی شمارهء295 صفحات 14تا 22