Wednesday, April 09, 2008

دعوت به تحری حقیقت و انصاف

داستان يك بام و دو هوا را همه خوب مي‌دانند و نيازي به نقل داستان نيست. امّا حكايت جمهوري اسلامي ايران است و دعوتش به "تحرّي حقيقت". صدا و سيما مجلـّه‌اي را با مقالات متعدّد منتشر كرده و مجّاناً در اختيار طالبان قرار ‌داده است. هر كس يك شماره روزنامهء "جام جم" بخرد، البتـّه به عنوان جايزه يك نسخه از شمارهء 29 "ايّام" هم به او مي‌دهند تا بتواند با خيال راحت تحرّي حقيقت كند.

البتـّه همانطور كه مي‌دانيد فروش روزنامهء جام جم بالا مي‌رود، چون عمدتاً بهائيان هستند كه اين شماره را خريداري مي‌كنند تا ببينند چه مقالات گهرباري در اين مجلـّه درج شده است.

نويسندگان اين مقالات كساني هستند كه نه گوش شنوايي به جوابهاي بهائيان دارند و نه خيال شنيدن صحبت‌هاي آنها را. در روزنامهء جام جام آمده است: "در اين شماره ... مبحث بهائيت مورد بررسي دقيق قرار گرفته و حجم وسيعي از مطالب بكر و ناگفته پيرامون اين مسلك و رهبران آن، با استناد به منابع موثـّق تاريخي درج شده است تا عموم خوانندگان فهيم و نكته‌سنج بويژه بهائياني كه قصد "تحرّي حقيقت" به معناي حقيقي آن را دارند ضمن مطالعهء آن، با "بهائيت"، آنگونه كه واقعاً هست بيشتر آشنا شوند. اسناد منتشر نشده و تصاوير بكر و ديدني، بخشي ديگر از مطالب اين شماره را تشكيل مي‌دهد."

سؤال اينجا است كه اگر بهائيان در جواب يكايك اين مقالات كه در "ايّام" درج شده جوابي بنويسند، آيا جام جم حاضر است مجّاناً توزيع نمايد و به "تحرّي حقيقت" كمك كند؟ آيا اجازه مي‌دهد بهائيان نيز عكس‌ها و اسناد منتشر نشده از منازلي كه در شيراز طعمهء حريق شدند، از بهائياني كه به صِرف بهائي بودن اعدام شدند، از احكام اخراج از دواير دولتي و غيره صرفاً به دليل اعتقاد ديني، از تخريب بيت حضرت باب در شيراز، از تخريب گلستان جاويد يزد، از تبديل گلستان جاويد طهران به فرهنگسرا، از آوارگان بهائي كتا و بوير احمد، از بخشنامه‌هاي محرمانهء اخراج دانشجويان از دانشگاه‎ها، از مصوّبهء خلاف قانون اساسي شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مورد بهائيان و جلوگيري از پيشرفت آنان و هزاران مورد ديگر را در مجموعه‌اي گرد آورند و ضميمهء جام جم منتشر كنند؟

سؤالم از مسئولين جام جم اين است كه آيا هرگز به معناي واقعي "تحرّي حقيقت" انديشيده‌اند؟ وقتي بياني از حضرت عبدالبهاء را در مورد "همكاري دو كشور در زمينهء استخراج منابع و استفاده از آنها به نفع هر دو كشور" نقل مي‎كنند، آيا به بيانات حضرت عبدالبهاء در كليساها و كنيسه‌ها امريكا و اروپا در دفاع از حضرت رسول اكرم توجّه كرده‌اند؟ آيا مي‌دانند كه تحرّي حقيقت به معناي شنيدن صحبت هر دو طرف است نه آن كه حملات يكسويه به جامعه‌اي يا به عقيده‌اي بشود و اجازهء دفاع داده نشود؟ آيا هيچوقت به حملاتي كه از سوي مسيحيان به حضرت رسول اكرم و ديانت اسلام شده توجّهي كرده‌اند؟ اگر معناي عبارتي را نمي‌دانند، احسن و اولي آن كه آن را ابداً به كار نبرند.

بله، بهائيان طالب تحرّي حقيقتند و نيز بيان حقيقت؛ امّا آيا شما طاقت شنيدن حقيقت را داريد؟ آيا حاضريد با حفظ حقوق برابر به مذاكره و محاوره و مناظره و غيره بپردازيد؟ آيا اگر در مناظره به نقطه‌اي رسيديد كه نظرات طرف بهائي را تصديق نموديد، سعي نخواهيد كرد به نوعي به مبارزه برخيزيد و در گوشه‌اي از ايران آن را با اِعمال فشاري بر بهائيان تلافي كنيد؟ ما جز بيان حقيقت آرزويي نداريم. همين الآن در ايران، اگر براي كسي بيان كنيم كه اين است راه ما و اين است حقيقتي كه ما يافته‌ايم، ما را به جرم تبليغ به صلّابه مي‌كشند و به زندان مي‌اندازند. آيا از نظر شما "تحرّي حقيقت" همين است؟ تنها به قاضي نرويد كه اگر چنين كنيد البتـّه راضي برخواهيد گشت و تصوّرتان چنين خواهد بود كه مقالات "ايّام" برملا كنندهء حقايق است.

پيشنهادي دارم به روزنامهء وزين جام جم و همكارشان "صدا و سيما": بياييد امكان مناظره و مذاكرهء علني بين بهائيان و مسلمانان را فراهم كنيد تا در تلويزيون، يا روزنامه (بدون سانسور) مطالب درج شود؛ قضاوت را به عهدهء خوانندگان و بينندگان بگذاريد. البتـّه مي‌دانيد كه اگر چنين كنيد، هيچيك از مطالبي كه در مجلّاتي امثال "ايّام" مي‌نويسيد خريداري نخواهد داشت.
 
امّا تشكـّري هم به جام جم و صدا و سيما بدهكارم و آن اين كه انتشار شمارهء 29 "ايّام" سبب جلب توجّه هم‌وطنان به بهائيان مي‌شود و چون همگان مي‌دانند براي تحرّي حقيقت، نه به ردّيه، بلكه به كتابهاي صاحب عقيده بايد رجوع شود، بيش از پيش به بهائيان مراجعه خواهند كرد تا از صحّت و سقم مطالب "ايّام" مطـّلع شوند و اين جاي تشكـّر دارد. بنده ابداً تصوّر نمي‌كردم صدا و سيما با جام جم دست به دست يكديگر بدهند و اينگونه تبليغ علني براي بهائيان در ايران به راه اندازند. واقعاً دست مريزاد. دعا مي‌كنم كه پايدار باشيد و از اين قبيل تبليغات به رايگان براي ما بنماييد كه خودمان از عهده بر نمي‌آييم. جانتان خوش باد