Friday, December 31, 2004


the last post in 2004!

bahai star8

bahai star7

Thursday, December 30, 2004


.

haifa

/

bahai star6

bahai star5

bahai star4

bahai star3

bahai star2

bahai star1

Wednesday, December 22, 2004


flowers of Shrine

توضیح واسه عکس ها

دوباره های!!! امشب چقدر اپ کردم!!نه به این که میرم 2 هفته نمیام ن به امشب.بگذریم از سینا یه ایمیل داشتم که چند عکس از غروب کوه کرمل خواسته بود اینها رو پیدا کردم البته 2 تاش مال صبح زود هستتش به هر حال تقدیم به سینا و تمام دوستان دیگه.راستی‌ دوباره کامنت ها رو که خواسته بودید گذاشتم ولی‌ این رو هم بگم که مثل کامنت گذاشتن تو پرشن بلاگ نیست دنگ و فنگ زیاد داره ولی‌ راه می‌ افتید دیگه میتونید به جز ایمیل کامنت هم بذارید خوب دیگه فعلا

CARMEL6

CARMEL5

CARMEL4

CARMEL3

CARMEL2

CARMEL1

Marry Christmas!

تبریک سال 2005

خب سال 2004هم کم کم داره تموم می‌شه و ساله جدید داره از راه میرسه اینجا مردم بد جور در تدارک جشن سال نو و کریسمس هستند و اکثر مردم خونه و باغچه هاشون رو چراقونی‌ کردن خوش بحالشون !!! کمی‌ به یاد ایرون و عید خودمون افتادم یادش به خیر.به هر حال آغاز سال 2005 رو به همه عزیزان و دوستان خوبم تبریک میگم امیدوارم شاد و خندون باشید

نگاهى عميقتر به تعاليم حضرت بهاءالله








حضرت بـهاءالله حيات انسانی را چنين ميخواهد که در روابط گوناگون بشری مفاهيم و تعاريف جديدی بوجود آيد. يعنی روابط بين خود انسانها – بين انسان و طبيعت – بين فرد و جامعه و بين اعضاء جامعه و تشکيلاتش. هر يک از اين روابط را بايد در پرتو شناسائی اراده و مقصد الهی سنجيد و معيّن کرد. از اين روی حضرت بـهاءالله مفاهيم و قوانين بديعی اعلان فرمود تا وجدان انسانی را از قيد روش و سنتهای گذشته برهاند و بشر را در بنيان تمدّنی جهانی مدد بخشد. درباره «حيات جديد» ميفرمايد:«جميع اهل ارض در اين عصر در حرکتند.»۱

چون محتوای پيام حضرت بـهاءالله به شئون روحانی و اجتماعی هر دو تعلق دارد، تعاليمش از دين مفهوم ديگری را عرضه ميکند. اگر مراد از دين معنای عرفی معمولش باشد نميتوان گفت که حضرت بـهاءالله مؤسّس دين جديدی بمعنای معهود دين است زيرا حضرت بهاءاللّه پيامبر تمدّن و تحوّل عموم نوع بشر است - "مبدأ عصری جديد جهانی در تاريخ انسانی است."۲ پيامش از جميع مقولات دينی والاتر و برتر است. مقصدش از وحدت عالم انسانی فقط تحکيم پيوند همبستگی نوع انسان نيست، فقط حمايت از حقوق بشر و تأسيس صلح عمومی نيست، بلکه مقصدش آن است "که در بنيان جامعه کنونی تغييراتی حياتی (ارگانيک) صورت پذيرد که شبهش را چشم عالم نديده است."۳ نسخه‌ای که حضرت بهاءاللّه برای درمان دردهای جهانيان و تجدّد معنوی ماهيّت انسان عطا ميکند بی‌نظير و عملی و در عين حال عمومی و جهانی است.

در اين زمانه که تمدّن بشری زمام روحانی و اخلاقيش را که سبب پيوند روابط انسانی است از کف داده است، تعاليم حضرت بهاءاللّه روح يک فرد انسان را از عالم خاک به جهان پاک مرتبط ميسازد و بر سرنوشت کلّی نوع انسان پرتوی تازه ميافکند و شوق درونی بشری به عالم بالايش ميکشاند. حضرت بـهاءالله چنين تعليم ميدهد که پروردگار مهربان جهان را با "گِـل عشق" آفريده و در دل هر کس "جوهر نور" و "آئينه جمال" خويش را بوديعت نهاده است.۴ حال نوع انسان به آستانه فجر بلوغ رسيده است که در آن بايد «مقام و رتبه و شأن هر انسانی در اين يوم موعود ظاهر شود»۵ و فرمود که ظهورش «روح جديد معانى به امرِ آمر حقيقى در اجساد الفاظ دميده شد و آثارش در جميع اشياى عالم ظاهر و هويدا»۶ گرديد.

چنانکه در آثار حضرت بـهاءالله مکرّر بتأکيد آمده است، نخستين مقصد پروردگار از گسيل مظاهر ظهورش آن بوده و هست که حيات روحانی و مادّی جامعه بشری را دگرگون سازد:

مقصود از هر ظهور، ظهور تغيير و تبديل است در ارکان عالم سرّاً و جهراً، ظاهراً و باطناً، چه اگر بهيچوجه امورات ارض تغيير نيابد ظهور مظاهر کلّيه لغو خواهد بود.۷

حضرت بـهاءالله مانند ساير پيامبران عظّام چون حضرت ابراهيم، بودا، مسيح، محمّد و سايرين که از قبل ظاهر گشتند در عميقترين ريشه عواطف انسانی کاويده و زمينه تازه‌ای در اخلاق و خردمندی و ترقيّات فرهنگی آفريده است. پروردگار ميفرمايد، "ترا بلند پايه آفريدم ... پس برخيز و بسوى آنچه از برايش آفريده شده‌اى برآى."۸ حضرت بهاءالله می‌فرمايد که: «عباد از براى اصلاح و الفت و اتّحاد از عدم بوجود آمده‌اند.»۹ و تأکيد فرموده که: "صبحتان را از شامتان برتر و امروزتان را از ديروزتان بهتر سازيد...فضل انسان در خدمت و کمال است نه در زينت و ثروت و مال... از سستی و کاهلی پرهيز کنيد و بر آنچه سبب سود انسان از پير و جوان است دست يازيد."۱۰

تحوّلی که حضرت بـهاءالله اراده تعليم فرموده است از طرفی مربوط به حيات باطن و خلق و خوی هر يک از افراد بشر است و از طرف ديگر مربوط به سازمان جامعه است که مستلزم همکاری و شفقت و حسن اخلاق و عدل و انصاف است. حضرت بهاءاللّه در تشبيه ترقيّات روحانی به رفتار فردی چنين فرموده: «فتح مدائن قلوب به جنود اخلاق و اعمال مقدر»۱۱ و به مردم جهان نصيحت چنين کرد که، "وجود خود را بنور امانت" و "حليه امانت" و "پرچم سخاوت" مزيّن سازند.۱۲ خدمت بعالم انسانی هم بايد هدف حيات فردی و هم هدف نظامات اجتماعی باشد: «به خود مشغول نباشيد در فکر اصلاح عالم و تهذيب امم باشيد.»۱۳ و در ادامه فرمود: «سبب اعظم و علّت کبرى از براى ظهور و اشراق نيّر اتحاد دين الهى و شريعهء ربانى بوده و نموّ عالم و تربيت امم واطمينان عباد و راحت من فى البلاد از اصول احکام الهى.»۱۴

حضرت بـهاءالله بوضوح تمام جنبه روحانی انسان را با جنبه عملی او مرتبط دانسته است. ساختن بنيان اجتماعی که ترقّی فرد و امکانات جمعی بشر هر دو را داشته باشد و بر استعدادهای عقل و روح مردمان بيفزايد – در تعاليم حضرت بـهاءالله بتأکيد تمام مذکور گشته است. فرموده است که «جميع از براى اصلاح عالم خلق شده‌اند.»۱۵ وصول به «علم وعرفان و معانى و بيان» بايد مرکز مجهودات انسانها باشد.۱۶ اشتغال به هنر و حرفه و علم و فنون «سبب علوّ وجود و سموّ آن علوم و فنون و صنايع است.»۱۷ امّا «در جميع امور بايد رؤسا باعتدال ناظر باشند چون هر امرى که از اعتدال تجاوز نمايد از طراز اثر محروم مشاهده شود.»۱۸

همچنانکه جهان مادّی محتاج قوّه خلاّقه اشعه خورشيد است نيروی روح انسان نيز موکول به مقابله‌اش با انوار الهی و قوّه خلاّقه ظهور الهی است و اوست که قوای روحانی و اخلاقی و عقلانی را که در ذات انسان مکنون است بمنصّه ظهور ميکشاند و اگر اين قوّه الهی نبود ذات انسان اسير غرائز جسمانی و معارف شيطانی ميشد. از اين رو حضرت بـهاءالله احکام و تعاليمش را "باده ناب سربمُهری" تشبيه ميفرمايد که "در جميع اشياء سريان يافته حيات جديدی بآنها ميبخشد."۱۹ آن اوامر "چراغهاى" هدايت کننده به "عنايت الهى" و "کليدهائى" به باب "رحمت" پروردگار است.۲۰

در انسان که اشرف مخلوقات است استعدادی نهفته است که ميتواند صفات الهی را در خود منعکس سازد و در روح هر يک از آدميان نشانی از آفريننده جهان نقش بسته است. حضرت بـهاءالله ميفرمايد: "روح آيت و نشانی از پروردگار و گوهری آسمانی است که هوشمندان جهان از عرفان حقيقتش عاجزند و هر دانائی از اسرارش بی خبر."۲۱ فقط زمانى که انسان از طبيعت روحانی خويش آگاه گردد بشناسائی خداوند تواند رسيد: "به مقامی واصل خواهد شد که در کينونت هر کس خلق و بوديعت نهاده شده تا بمعرفت نفس خويش فائز گردد."۲۲ تحرّی و جستجوی حقيقت تنها حقّ مسلّم يک فرد انسان نيست بلکه تکليف هرکس است که خود در پی حقيقت جوئی باشد و چون کمالات الهی نامتناهی است ترّقی نفس ناطقه آدمی نيز ابدی است و ترّقی روح منوط است باينکه در زمان حياتش در اين عالم فانی چگونه از زندگی بهره گرفته است. دارا شدن صفات روحانی از قبيل فروتنی، مهربانی، بردباری، شفقت، امانت و سخاوت روح انسانی را در سفرش بسوی انوار حقّ تعالی آماده ميسازد. در تأئيد اين مطلب حضرت بـهاءالله ميفرمايد: "بدان روح بعد از جدائيش از بدن همچنان ترقّی مينمايد تا در محضر الهی بصورتی در آيد که آنرا گذشت قرون و اعصار و حوادث عالم تغيير ندهد و بدوام ملکوت الهی باقی و جاودان بماند."۲۳

حضرت بـهاءالله ميفرمايد: "جميع احزاب بافق اعلى متوجّهند و بامر حق عامل" و بدين ترتيب جميع اهل عالم از هر قوم و مذهب مبدأ فيضشان يکی است و همه بندگان خدای واحدند.۲۴ از اين روی همه بنيان گذاران اديان يعنی حضرت موسی و زردشت، بودا و کريشنا، عيسی و محمّد همه در ذات و مقصد يکی هستند و در ظهورات پی در پی شان مجموعاً در وجدان آدميان تأثيرات فراوان گذاشته اند. هر پيغمبر بعدی ميزان بالاتری از حقائق روحانی را بعالم عرضه داشته است زيرا استعداد بشر در قبول آن حقائق جديد بيشتر گشته است. هر چند حقائق اصلی روحانی در همه اديان ثابت و مداوم است امّا پيامبران و مظاهر ظهور الهی در هر عصری تعاليم اجتماعی را تغيير داده اند تا موافق با مقتضيّات زمانشان باشد. خلاصه آنکه اديان بزرگ جهان شرح و بيانهای گوناگونی از يک طرح الهی آورده اند که بتدريج تکامل مييابد--"دين تغييرناپذير الهى، پايدار و ابدى درگذشته و درآينده."۲۵

همچنانکه يک فرد انسان مراحل شير خوارگی و کودکی و بلوغ را طیّ مينمايد جامعه بشری نيز پيوسته پيوند محکمتری با خالق متعال می يابد و در حيات جمعی رو بترقّی خود نيز مراحلی را ميگذراند. مرحله امروز ما دوره ورود به مرحله بلوغ جمعی بشری است و در اين مرحله بلوغ لازم ميآيد که تمام جهانيان خود را اعضاء يک خاندان دانند که در يک وطن جهان است زيست ميکنند. حضرت بهاءاللّه اهل عالم را چنين خطاب ميفرمايد: "باتّحاد توجّه نمائيد و بنور اتّفاق منوّر گرديد ."۲۶ و تأکيد ميفرمايد که "اين اصلاح و راحت" عالم "ظاهر نشود مگر باتّحاد و اتّفاق."۲۷

اتّحاد عالم محور تعاليم حضرت بهاءاللّه است. مظاهر ظهور قبل هر يک در مسير بلوغ روحانی و اجتماعی نشاطی تازه بخشيده اند و حال رسالت حضرت بهاءاللّه براى آن است که نيروهائی را برانگيزد تا جامعه جهانی پيوسته که با صلح و آرامش همراه باشد تحقق يابد. هر چند که توالی ظهورات الهی "تا ابد" ادامه خواهد يافت امّا امروز بشر در سراسر کره زمين در سير تکاملی روحانيش به مرحله نهائی سازمان اجتماعيش وارد گشته است.۲۸ بفرموده حضرت بهاءالله، "اين يوم را مثلى نبوده و نيست چه که بمثابه بصر است از براى قرون و اعصار و بمثابه نور است از براى ظلمت ايّام."۲۹

حضرت بهاءاللّه چون وحدت عالم انسانی را محور تعاليم خويش اعلان فرموده يک سلسله تعاليمی را نيز برای هدايت ترقّيات آينده جامعه انسان بيان داشت از قبيل: ترک جميع تعصّبات زيرا بشر جنس واحد است و اينکه بگوئيم قومی و نژادی برتر از ديگر اقوام بشر است نادرست و موهوم است. زن و مرد در نزد خدا يکسانند و جامعه انسانی بايد شئون خود را بنوعی نظم بخشد که حقيقت اين تساوی در آن منعکس گردد. حضرت بهاءاللّه فرموده که دوره ای که در آن عدالت بايد بر شئون بشری حکمفرما باشد فرا رسيده است و در آثار بهائی تأکيد شده است که جامعه انسانی مسئول است که عدالت اقتصادی را در همه جا و ميان جميع اجزاء مرکّبه اش حکمفرما دارد. پدران و مادران مکلّف بر تعليم و تربيت کودکانند و جامعه مسئول است که وسائل تعليم و تربيت عمومی را فراهم سازد. هر انسانی بايد "خود به جستجوی حقيقت پردازد و با چشم خويش مشاهده نمايد نه با ديده ديگران" تا خود مستقلاً حقيقت را دريابد.۳۰ انسان بايد از سرچشمه علم و دين هر دو بنوشد تا بمقامی رسد که بتواند با مشکلات جامعه امروز بشری مقابله نمايد. تصميم درباره امور بايد با مشورت صورت گيرد زيرا «مشورت بر آگاهى بيفزايد و ظنّ و گمان را بيقين تبديل نمايد»--از اين روی مشورت وسيله مؤثّری است برای ترقّی اجتماعی مخصوصاً در نقاطی که ترقّی کند و بطنی است.۳۱ لزوم ايجاد سازمان امنيّت جمعی و تأسيس سازمانهائی برای حکومت در سطح جهانی تا ثبات و صلح و سلام در روابط بين المللی تأمين گردد.

حضرت بهاءاللّه درباره زندگی و معنای زندگی و زندگی در عالم بعد به تفصيل بحث فرموده است و به افراد انسان که در پی دريافت معرفت روحانی اند و نيز به نوع بشر که نيازمند آرامش و هدايت و اميد است توجّه فرموده است. حضرت بهاءاللّه درباره تحوّل معنوی و روحانی جامعه و نجات مردم گوناگون جهان از بی عدالتی و رنج و سختی و پيدايش تمدّن مترقّی و متّحد جهانی ميفرمايد که اين همه نه تنها امکان تحقّق دارد بلکه قطعاً شدنی است.

حضرت بهاءاللّه ميفرمايد: «امروز روز فضل اعظم و فيض اکبر است»۳۲ هر انسانی مشمول اين فضل و عطا است و "اصل اليوم اخذ از بحر فيوضاتست." ۳۳ اوّلين بار در تاريخ است که انسان بوحدت گرائيده است. "خوشا بر تو ای زمين که قدمگاه کبريا گشتی و عرش عظيم الهی بر تو استقرار جست."۳۴ "زود است بساط عالم جمع شود و بساط ديگر گسترده گردد. انّ ربّک لهو الحق علّام الغيوب."۳۵

يادداشتها
1-حضرت بهاءالله، منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله (لانگنهاين: لجنه نشر آثار، ۱۹۸۴), ص ۱۲۸.
2-.Shoghi Effendi, God Passes By, rev. ed. (Wilmette: Bahá'í Publishing Trust, 1987), p. 93 (ترجمه).
3-حضرت ولى امرالله، نظم جهانى بهائى (دانداس: مؤسسه معارف بهائى، ۱۹۸۹), ترجمه و اقتباس هوشمند فتح اعظم، ص ۶۰.
4-مآخذ اصل بيان بعربى: حضرت بهاءالله، کلمات مکنونه (ريودوژانيرو: دالنشر البهائيه، ۱۹۹۵)، صص ۹، ۱۸.
5-منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۲۱۹.
6-منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۶۷.
7-حضرت بهاءالله، کتاب ايقان (هوفمايم: مؤسسهء ملى مطبوعات بهائى آلمان، ۱۹۹۸)، صص ۱۵۹-۱۶۰.
8-مآخذ اصل بيان بعربى: حضرت بهاءالله، کلمات مکنونه (ريودوژانيرو: دالنشر البهائيه، ۱۹۹۵), [کلمات مکنونه عربى شماره ۲۲] ص ۱۳.
9-حضرت بهاءالله، از آثار غير منتشره (حيفا: مرکز جهانى بهائى).
10-مآخذ اصل بيان بعربی: حضرت بهاءالله، مجموعهء الواح مبارکه حضرت بهاءالله جل اسمه الاعظم (ويلمت: مؤسسه مطبوعات بهائى, ۱۹۷۸)، ص ۳۸.
11-حضرت بهاءالله، از آثار غير منتشره (حيفا: مرکز جهانى بهائى).
12-مآخذ اصل بيان بعربی: حضرت بهاءالله، از آثار غير منتشره (حيفا: مرکز جهانى بهائى).
13-مجموعهء الواح مبارکه حضرت بهاءالله جل اسمه الاعظم، ص ۶۷.
14-حضرت بهاءالله، مجموعه‌اى از الواح جمال اقدس ابهى که بعد از کتاب اقدس نازل شده (لانگنهاين: لجنه نشر آثار، ۱۹۸۰)، ص ۷۶.
15-منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۱۴۰.
16-حضرت بهاءالله، اقتدارات ص ۳۲۹.
17-حضرت بهاءالله، لوح مبارک خطاب به شيخ محمّد تقى مجتهد اصفهانى معروف به نجفى (لانگنهاين: لجنه نشر آثار، ۱۹۸۲)، ص ۲۰.
18-مجموعهء الواح مبارکه حضرت بهاءالله جل اسمه الاعظم، ص ۱۴۰.
19-مآخذ اصل بيان بعربی: حضرت بهاءالله، کتاب اقدس، (حيفا: مرکز جهانى بهائى,۱۹۹۵)، فقرات ۵ و ۲.
20-مآخذ اصل بيان بعربی: کتاب اقدس فقرهء ۳.
21-مآخذ اصل بيان بعربی: مجموعهء الواح مبارکه حضرت بهاءالله جل اسمه الاعظم، ص ۱۰۷ .
22-مآخذ اصل بيان بعربی: مجموعهء الواح مبارکه حضرت بهاءالله جل اسمه الاعظم، ص ۱۱ .
23-مآخذ اصل بيان بعربی: منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۱۰۵.
24-منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۱۴۱.
25-مآخذ اصل بيان بعربی: منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۹۳.
26-مآخذ اصل بيان بعربی: منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۱۴۱.
27-مآخذ اصل بيان بعربی: منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۱۸۳.
28-مآخذ اصل بيان بعربی: منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۱۱۰.
29-حضرت ولى امرالله، ظهور عدل الهى (ويلمت: دارالانشاء محفل روحانى ملى بهائيان ايالات متحده، ۱۹۸۵)، ص ۱۶۳.
30-مآخذ اصل بيان بعربى: مجموعهء الواح مبارکه حضرت بهاءالله جل اسمه الاعظم ، ص ۳۶.
31-حضرت بهاءالله، نقل شده در وعدهء صلح جهانى، ترجمه بيانيهء بيت العدل اعظم خطاب باهل عالم، ( ويلمت: دارالانشاء محفل روحانى ملى بهائيان ايالات متحده، ۱۹۸۵)، ص ۲۴.
32-منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۱۲.
33-منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۱۴.
34-مآخذ اصل بيان بعربی: منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۲۸.
35-منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ۱۳.نقل از عالم بهایی‌

جامعه بين‌المللى بهائى و سازمان ملل متّحد

بيش از يکصد سال قبل حضرت بهاءاللّه جهانيان را دعوت فرموده که نظامی برای حکومت بين‌المللی خلق نمايند که بر اساس امنيّت عمومی و شامل تمام کشورهای جهان باشد و از آن راه پايه صلح جهانی را استوار سازند. باين جهت برای آنکه چنين مفاهيم بهائی را ترويج کنند و عدل و صلح و رفاه را در سطح جهانی تشويق نمايند – بهائيان جهان بعنوان عضو رسمی سازمان غير دولتی ملل متّحد از نزديک با سازمان ملل متّحد همکاری کرده از بسياری از اهداف و برنامه هايش حمايت کرده اند.


نمايندگان بهائی در سال ۱۹۴۵ وقتی که سازمان ملل متّحد در سان فرانسيسکو افتتاح شد حضور داشته و جامعه‌های بهائی در امريکا و کانادا را اداره اطّلاعات عمومی UNDP ملل متّحد برسميّت شناخت در سال ۱۹۴۸ جامعه بين‌المللی بهائی توسّط آن اداره بعنوان سازمان غير دولتی برسميّت شناخته شد و در ماه می ۱۹۷۰ جامعه بين‌المللی بهائی در شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متّحد بعنوان عضو مشاور انتخاب شد که از اين راه توانست با آن شورا و هيأتهای تابعه‌اش همکاريهای بيشتری در راه ترويج رفاه اجتماعی و اقتصادی در جهان مبذول دارد. در مارس ۱۹۷۶ جامعه بين‌المللی بهائی در صندوق کودکان ملل متّحد UNICEF عضو مشاور گرديد و بر خدماتش به ملل متّحد در ترويج بهداشت و تعليم و رفاه کودکان افزايش يافت. استحکام روابط با چنين سازمانهائی در ملل متّحد طیّ سالهای گذشته افزايش يافته است مثلاً امروز جامعه بين‌المللی جهان با سازمان بهداشت جهانی روابط فعّالی دارد و با سازمان و با برنامه محيط زيست ملل متّحد UNEP پيوستگی يافته و فعّاليّتهای مشترکی را با سازمان صندوق رفاه زنان ملل متّحد و يا يونيسف آغاز کرده است و بعنوان سازمان غيردولتی جامعه بين‌المللی بهائی بخدماتی گسترده از قبيل ترويج صلح، حقوق بشر، امور زنان، تعليم و تربيت، بهداشت و برنامه‌های پايدار رفاه مشغول است و اين اقدامات تنها با شرکت در مساعی سازمان ملل متّحد بلکه با همکاری با ساير سازمانهای بين‌المللی و غير دولتی نيز صورت ميگيرد از قبيل حاميان امنيّت غذائی افريقا، تخفيف مشکلات زنان، صندوق جهانی برای شبکه حفظ طبيعت و دين، مرکز آينده مشترک بشر در ژنو و شبکه تربيت برای همه. (نقل از عالم بهایی‌)

monajate mobarake

Tuesday, December 21, 2004


hafeziyeh

Monday, December 20, 2004

چندی با حافظ

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم جواب تلخ می‌زیبد لب لعل شکرخا را
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را

Saturday, December 04, 2004

الله ابهی

چند عکس از خانه بهائی‌ در کشور ساموا که به تازگی‌ افتتاح شده که از صمیم قلب بهشون تبریک میگیم هم به اهالی‌ اونجا و هم به جناب امانت عزیز که همیشه قابل تقدیر بوده و خواهند بود

map//

At the 20th anniversary of the opening of the Baha'i House of Worship in Samoa...the Temple's architect, Hossein Amanat.

Beacon of unity in the midmost heart of the ocean...the Baha'i House of Worship in Samoa.

The interior of the dome of the Baha'i House of Worship in Samoa. Photo by Mark Wilkie.

An aerial view of construction workers near the top of the dome, whose apex is 28 meters from the ground. (Circa 1982).

A member of the National Spiritual Assembly of the Baha'is of Samoa, Mulipola Ale, speaking at the 50th jubilee of the Samoan Baha'i community and the 20th anniversary of the Baha'i House of Worship in Samoa.

Some of the participants at the jubilee festival in front of the Baha'i Temple in Tiapapata, Samoa.

با درود فراوان به همه عزیزان

چندی پیش در سا یت بهائی‌ نیوز این خبر خوشحال کننده را خواندم که مراحل تعمیر قشله مقدس عکا به پایان رسید و دارهای آن به روی زائران گرامی‌ گشوده است،من هم سعی‌ کردم که چند عکس از گذشته و حال آن مکان مقدس را برای شما دوستان قرار بدم البته تقریبا تمام عکس ها از سا یت مزبور برگرفته شده.ممنون از همرهی شما خوبان

Friday, December 03, 2004


View of Acre, with the prison compound at right. (Etching by David Roberts, 1839)

.

Skylight in the ceiling of the citadel and the uncovered stone at the place where Mirza Mihdi fell. In the background is the doorway that leads to rooms including the cell of Baha'u'llah. (2004)

The interior of the cell of Baha'u'llah. (2004)/

Entrance to the restored cell of Baha'u'llah. (2004)

The interior of the cell of Baha'u'llah. (2004)

Windows of the cell of Baha'u'llah. (2004)

Window from which Baha'u'llah waved to pilgrims. (2004)

Windows of the cell of Baha'u'llah, upper right, in the prison citadel in Acre. (2004)

Windows of the cell of Baha'u'llah 2004

The cell of Baha'u'llah. (Photo by Clarence Welsh, circa 1921)

Thursday, December 02, 2004


hame bare yek darid..

..

Wednesday, December 01, 2004

دوستان عزیز الله ابهی

مدتها قبل از یکی‌ از عزیزان ایمیلی‌ داشتم که چند عکس از مشرق الاذکار ها خواسته بودند من هم تونستم فقط اینها رو گیر بیارم البته این رو باید بگم که از مشرق الذکار های قدیمی‌ خیلی‌ کم عکس پیدا می‌شه و در ضمن از دوستان عزیزی که احتمالا این عکس ها رو دارند اگر مایل هستند میتوند به امیل من بفرستن تا بهنام خودشون اونها رو نصب کنم تا دوستان دیگه هم بتونند استفاده کنند در ضمن در مورد مشرق الذکار شیکاگو خودم تا چند وقت دیگه به اونجا میرم و سعی‌ می‌کنم از تمام زاویا واستون عکس بگیرم در مورد سیدنی‌ هم از یکی‌ از دوستانم که مقیم اونجا هستن خواهش کردم که این کار رو واسمون انجام بده.دیگه اینکه بارها گفتم که شدیدا به کمک شما احتیاج دارم خواهش می‌کنم با امیل هاتون مرا یاری رسانید.با تشکر وحید